زندگی نامه استاد متولی عبد العال
نام : السيد متولي عبد العال
مليت : Egypt
سال تولد : 1947 میلادی
استاد «سید متولی عبدالعال» در 26 آوریل سال 1947 میلادی در خانوادهای مذهبی و متعهد و پایبند به مسائل عرفانی و دینی و در روستایی که اغلب مردم ساکن آن کشاورز بودند متولد شد. پدرش «متولی» همیشه از خداوند متعال پسری را طلب میکرد که در راه گسترش دین اسلام تربیت شده و از عالمان دینی عصر خود شود. آري ، استاد «سيّد متولي عبدالعال» يكي ديگر از قاريان برجسته كلام مقدس خدايند و چونان بسياري از پيشكسوتان اين راه ، عمري را در اين مسير صرف كرده اند . تولد وي در خانواده اي متعهد و پايبند به مسائل عرفاني و ديني بود . مادرش كه محب عرفا و صوفيه بود از همان آغاز ، نام سيّد را كه به يكي از عرفا و صوفيه بزرگ ، «سيد احمد البدوي» متعلق بود ، بر فرزندش نهاد تا او نيز جز در اين راه گام ننهد. استاد از همان اوان كودكي براي تحصيل به مكتب رفته و در آنجا با وجود سن اندك 3 جزء از قرآن را حفظ نموده و در اين راه پيشرفت شاياني كرد . وي همانند بسياري از مبتديان اين طريقت ، برحسب كوشش و طاقت صوت خويش ، به تقليد از «استاد عبدالباسط» و «استاد مصطفي اسماعيل» مي پردازد . آن زمان كه او بيش از 12 سال سن ندارد به عنوان حافظ كل قرآن مطرح مي شود و در همين ايام نيز شيوه و احكام تجويد قرائت را آموخته و در محافل و مجالس به تلاوت اهتمام مي ورزد . «استاد عبدالعال» در 13 سالگي طريقه و روش خاصي براي خويش اتّخاذ نموده و سبك خويش را برمي گزيند زيرا بر اين عقيده است كه : « خداوند سبحان در صوت هر انسان ، طنين و آواي خاصي نهاده است و بر اين اساس هيچ گاه نمي تواند صوتي را به صوتي تشبيه نمود . آن زمان كه يك قاري پس از ممارست وپشتكار فراوان مي تواند قاري برجسته اي شود ، بهتر آن است كه طريقه اي خاص خويش برگزيده وبه اين ترتيب بر اين سبك كه نمايانگر شخصيت حقيقي اوست استوار بماند ؛ زيرا الگو ساختن تلاوت خاصي در اوان كودكي وآغاز كار وتقليد از آن شيوه نيكويي است كه قاري مي تواند به اين طريق با پيشرفت خويش ، سبك خاص خود را انتخاب كند .تلاوت به سبكي تقليدي از يك استاد ، در واقع سبب معروفيت و شهرت همان استاد مقلّد است نه فرد تقليد كننده و من باز توصيه مي كنم كه هر فردي براي خويش سبكي خاص داشته باشد» . «استاد متولي» در پاسخ به اين سؤال كه فراگيري علم نغمات صوتي و مقامات الحان چگونه مي باشد بدين گونه پاسخ دادند : « طبعاً براي دانستن و آموختن هر علمي بايد آن را يافت و جست و جو كرد . همان طور كه خداوند در قرآن كريم فرموده است : «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» يعني «و از اهل ذكر ( يعني علما و دانشمندان هر امّت ) اگر نمي دانيد سؤال كنيد» و بديهي است كه مقامات الحان خود داراي علمي پيچيده است و علمايي خاص خويش دارد كه براي يادگيري اين علوم و فنون بايد از اهل آن و علماي آن تفحص نمود . تا به اين طريق بتوان از عهده تلاوت و عملي نمودن مقامات برآمده و به اجراي آنها پرداخت . به عنوان مثال : نغمات رست صبا و سه گاه چيست و چگونه بايد آن ها را در تلاوت اجرا نمود ؟ به اين ترتيب مي توان هر دستگاهي را مرتب اجرا كرد . گذشته از اين ها بايد الحان را توام با احساس قلبي و منطبق بر معاني و مفاهيم قرآن كريم پياده كرده تا در جان و قلب مستمع نفوذ كند و در او اثر نمايد و قرآن را بيشتر درك كرده و لذت وافري از اين امر ببرد در غير اين صورت دانستن موسيقي صرفاً به جهت زيبا ساختن صوت هيچ سودي نخواهد داشت» . استاد متولي عبدالعال در سال 1370 به كشور جمهوري اسلامي ايران مسافرت نموده و پس از آن در هشتمين دوره مسابقات بين المللي حفظ و قرائت قرآن كه در دهه فجر همان سال در حسينيه ارشاد جريان داشت عهده دار داوري مسابقات شدند . سپس با مسافرتهاي متعدد خويش به شهرهاي قم ، مشهد ، كرمان و يزد ، شور و شوقي وصف ناپذير در محافل قرآني به پا كرده و توانستند با تلاوت هاي زيباي خويش خيل بيشماري را شيفته اين كلام مقدس سازند . تا بدانجا كه خود ايشان در خاطراتشان همواره به اين نكته اشاره دارند كه اين شور و عشق به قرآن و قاريان قرآن ، در هيچ جا نمي توان بدين گونه شاهد بود . وي به حقيقت اينها را بالاترين اشتياق به كلام مقدس خداوند مي داند كه اين عشق ، پير و جوان ، زن و مرد نمي شناسد ؛ عشقي كه از دلهايي پاك برخواسته و انظار را متعجب مي سازد . ايشان در سال 1370 به دعوت كانون قرآن كريم دانشگاه تهران در تالار فردوسي دانشكده ادبيات و علوم انساني اين دانشگاه به تلاوت قرآن كريم پرداخت كه خاطره آن تلاوت در ميان انبوه عاشقان كلام خداوند هرگز از اذهان فراموش نخواهد شد . طي مصاحبه اي كه راديو قرآن با استاد داشتند ، ايشان ضمن توصيه هايي در باب قرائت قرآن و اهتمام به آن ، علاقه خويش را براي مسافرت مجدد به ايران اعلام كردند . وي خواهان آن بودند تا در فرصتي مناسب سفري ديگر به ايران داشته باشند چرا كه خاطرات مسافرت به ايران را از بهترين خاطرات خود مي دانند . مصاحبه استاد سيد متولي عبدالعال استاد «سيد متولي عبدالعال» از جمله قاريان بنام و مشهور كشور مصر مي باشد كه در دهه اخير به اوج شهرت خويش دست يافت و اين امر بواسطه تلاوتهاي بسيار زيباي اين استاد است كه توام با نغمات حزين و صداي گرم و نواي هيجان برانگيز و ملكوتي وي مي باشد . او در نزد قاريان كشور ايران و علاقمندان و شيفتگان كلام نوراني وحي هم اكنون از محبوبيت و شهرت بسياري برخوردار است و نواي دلنشين و موزون تلاوت اين استاد در كشور اسلاميمان طرفداران بسياري دارد . اين استاد قاري ، در بهمن ماه سال 1370 بنا به دعوت اداره اوقاف و امور خيريه استان تهران سفر پرباري به ميهن جمهوري اسلامي ايران داشتند كه به مدت يك هفته در تهران برنامه تلاوت قرآن به همراه استاد «شحات محمد انور» داشتند . سپس در داوري هشتمين دوره مسابقات بين المللي حفظ و قرائت قرآن كه در دهه فجر همان سال در حسينيه ارشاد تهران جريان داشت شركت نمود و سپس در پي سفرهاي متعددي كه به شهرهاي مختلف ميهن اسلامي ما داشتند از قبيل:قم ، مشهد ، كرمان و يزد با تلاوتهاي زيبا و نغمات محزون خويش ، شور و حرارت خاصي به محافل نوراني قرآن ما بخشيد و عاشقان قرآن كريم ، حظ وافر از تلاوت اين استاد ارجمند كسب نمودند . مصاحبه اي كه در ذيل از نظر شما عزيزان مي گذرد ترجمه فارسي مصاحبه عربي با اين استاد مي باشد كه در شهرستان قم انجام گرفت : س1- استاد اول ضمن معرفي خودتان از شما مي خواهيم كه توضيح دهيد چگونه شروع به قرائت قرآن و حفظ آن نموديد و هنگامي كه شروع به تلاوت نموديد آيا سبك خاصي داشتيد يا از قاري ديگري تقليد مي نموديد؟ ج1: به نام خداوند بخشنده مهربان و با سلام و درود فراوان بر پيامبر گرامي اسلام و آل و اصحاب گراميش ؛ نام من : «سيد متولي عبدالعال» ، هنگامي كه براي اولين بار و تازه شروع به تلاوت قرآن كرده بودم كودكي بودم كه در مكتب تحصيل مي نمودم و وقتي كه 3جزء از قرآن را حفظ نمودم در سن 7 سالگي به سر مي بردم و پيشرفت شاياني در حفظ قرآن نمودم ؛ در آن زمان به قرائت برخي از قاريان قديمي عشق مي ورزيدم و از آنها به ميزان طاقت و كشش صوت خويش تقليد سبك مي نمودم ؛ يعني اگر توانايي تقليد از «شيخ عبدالباسط» داشتم از او تقليد مي كردم و نيز اگر توانايي تقليد از لحن «شيخ مصطفي اسماعيل» كه بسيار مورد علاقه ام بود را داشتم از وي نيز تقليد مي نمودم . البته همانطور كه عرض كردم ، برحسب توانايي صدايم كه خداوند تبارك و تعالي به من موهبت نمود . هنگامي كه حفظ كل قرآن كريم را در مدت پنج سال به اتمام رساندم در آن زمان نوجواني 12 ساله بودم و احكام و قواعد تجويد و قراءات را آموختم ؛ و در آن زمان به صورت جدي شروع به تلاوت قرآن نمودم و در محافل گوناگون از بنده دعوت به عمل مي آمد . من در 13 سالگي بودم كه طريقه و روش خاصي را براي خويش اتخاذ نمودم ، زيرا كه خداوند سبحانه و تعالي براي هر انسان طنين و آواي خاصي را در صوتش قرار داده كه هيچگاه نمي شود گفت كه صوت فلاني شبيه صوت ديگري است . هنگامي كه يك قاري بعد از تمرين و كار زياد بدل به قاري خوبي مي شود و مراحل بلوغ را پشت سر مي گذارد ، بهتر است كه طريقه اي در قرائت را براي خود برگزيند كه نمايانگر حقيقي شخصيت خود باشد ؛ از جهت يك قاري مسلط و ماهر ، و تحت تاثير شخصيت ديگري قرار نگيرد . ليكن در سنين كودكي شخص به صورت تفريحي و يا تمريني و همچنين جهت آمادگي صدايش جذب صداي بخصوصي مي شود و صوت تلاوت يك قاري را ممكن است الگوي كار خويش قرار دهد و از او تقليد كند ؛ كه باكي نيست و اشكالي ندارد ، كما اينكه اكنون شما از صداي «شحات محمد انور» يا خود بنده «سيد متولي عبدالعال» خوشتان آيد و ما را دوست بداريد . همه قراء بزرگ را نظير استاد «عبدالباسط» و «مصطفي اسماعيل» كه در اصل آنها بزرگان علم قراءات و اساتيد اصلي ما به حساب مي آيند ، همچنين استاد «شعيشع» را شما دوست مي داريد و از الحان و نغمات آنها تقليد مي كنيد ، ولي باز اين نكته را متذكر مي شوم و آن را ضروري مي دانم كه عرض كنم : هنگامي كه قاري به سن بلوغ مي رسد و بزرگ مي شود ، لازم است براي خود شيوه و طريقه خاصي را در تلاوت قرآن اتخاذ نمايد تا بواسطه آن شيوه قرائت و صوت خويش ، در نزد ديگران شناخته و معروف شده گردد ؛ بطوريكه هنگامي كه ديگران صدايش را بشنوند ، همان شخص به واسطه صوت و آواي مخصوص خود در نظر مردم جلوه گر گشته و شناخته شود . س2- وجه تسميه شما به «سيد» چيست و آيا نام شما «سيد» است يا «متولي» ؟ لطفاً در اين مورد توضيح بفرماييد : ج2 : اما سبب نامگذاري من به «سيد» اين است كه چونكه اغلب مادران دوست دارند صوفيها را ، مانند استاد و سيد من: «سيد احمد البدوي» كه از رجال صوفيه است ؛ به خاطر اين ، مادر من رحمه الله عليها به خاطر علاقه و ارادتي كه نسبت به رجال صوفيه كه اكثراً عارف به حق خدا هستند داشت ، مرا به اسم سيد و سرور من: «سيد احمد البدوي» به نام «سيد» نام گذاري كرد و اين نام را خود برايم انتخاب نمود . و متولي نام پدرم است ، ما در كشور مصر نام «سيد» زياد داريم و قاريان معروف و اساتيد كه سني از آنها گذشته باشد در صورتي كه افراد صالحي نيز باشند به كلمه «شيخ» مورد خطاب قرار مي گيرند . و جهت تكريم و احترام از آنها مثلاً به عنوان شيخ فلان و شيخ فلان نام مي برند و اين يك چيز رايج و متداولي در كشورمان مصر است . س3- از استاد در مورد نغمات صوتي و مقامات الحان و چگونگي فراگيري اين علم نيز سؤال شد كه ايشان در اين زمينه توضيح بسياري دادند كه ما به مهمترين آنها در ذيل اشاره مي كنيم: ج3 : طبعاً براي دانستن و آموختن هر علمي ، بايد آن را يافت و جستجو كرد . همانطور كه خداوند در قرآن كريم فرموده است : «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» ترجمه : «و از اهل ذكر(يعني علما و دانشمندان هر امت) اگر نمي دانيد سؤال كنيد» . «سوره نحل آيه 43». بديهي است كه مقامات الحان ، خود داراي علمي پيچيده است و علماي مخصوص به خود را دارد كه متخصص اين گونه موارد هستند و شما براي دستيابي به خواسته هاي خويش ، از علماي اهل فن اين كار سؤال و بحث و جستجو كنيد و از آنان درس و تمرين بخواهيد تا هنگامي كه فلان مقام را اگر خواستيد بخوانيد از عهده اجراي آن به خوبي برآييد . و بدانيد اگر دستگاه : «بيات» و «رست» و «سه گاه» و غيره را اجرا مي كنيد ، اينها چه هستند و چگونه بايد آنها را در تلاوت اجرا نمود . و همينطور از اهل معرفت و دانش علم تلقي كنيد ، و هر دستگاهي را مرتب بخوانيد . و اين را بدانيد كه گذشته از اينها بايد الحان را با احساس قلبي و منطبق بر مباني و مفاهيم آيات قرآن كريم پياده كرد تا در جان و قلب مستمع نفوذ كند و در او اثر نمايد و قرآن را بيشتر درك نمايد و لذت وافري از اين امر ببرد و گرنه دانستن موسيقي صرفاً به خاطر زيبا كردن ، هيچ فايده و اجري ندارد . س4ـ ضمن تشكر از بيانات شيواي جنابعالي لطفا بفرماييد وقت مناسب جهت تمرين قرائت و صوت از نظر شما چه موقعي مي باشد ؟ ج4 : همانطور كه سابقاً نيز گفته بودم ؛ و من اين نكته را از علماي مخصوصش دانستم ، وقت مناسب و افضل جهت تمرين ، در صبح زود قبل از صرف صبحانه مي باشد . بنابراين قاري اول بايد عادت كند كه صبح زود از خواب برخيزد و پس از اقامه نماز به وقت ، قبل از طلوع آفتاب حفظ آيات قرآن رامرور نموده وسپس حداقل به مدت 10 دقيقه يا 7 دقيقه جهت تمرين ، قرآن تلاوت نمايد ؛ قبل از صبحانه و با صوت متوسط تلاوت كند نه با صوت بلند و جواب لحن ؛ وبدانيد كه اين تمرين بسيار خوبي براي صوت است . س5ـ در آخر ضمن تشكر از شما كه جوابگوي سوالات ما و برادران قاري ديگر بوديد ، نظر خودتان را در باره سفر اخيرتان و ديدار با ملت جمهوري اسلامي ايران بيان فرماييد ؛ و مشاهدات خودرا در اين زمينه از محافل قرآن بازگو نماييد . ج5 : اينجانب در مصاحبه با مجلات ، روزنامه ها ، صدا و سيما و خدمت رهبر معظم انقلاب عرض كردم در هيچ جاي دنيا مانند ملت ايران نديدم و در حد بسيار بالايي در عشق ورزيدن به قرآن و اهميت دادن به اين كتاب آسماني در سطح عالم ، ملت بي نظير و بي مانندي هستند و من اين را به چشم خويش مشاهده كردم يا حتي حالا مي توانم بگويم كه در حد كشورهايي كه بنده به آنها مسافرت نموده بودم اين را به عنوان واقعيت و بدون غلو عرض مي كنم كه از اين حيث ملت شما بي نظير است . بنده همانند اين مردم با ايمان كه دلهاي پاكي دارند وآحاد مردم شما را در هيچ جا مشاهده ننمودم ، آنها به قرآن عشق مي ورزند چه جوان و پير و زن و مرد و حتي كودكان خردسال ، و اين يك حقيقت است كه من مي گويم و قصد مبالغه ندارم . و بنده حاضرم هر وقتي از بنده دعوت بعمل آيد در سالهاي آينده باز هم به كشور ايران مسافرت نمايم و از خداوند منان خواستارم كه هر سال ما را موفق به ديدار شما عزيزان سازد . و خداوند ان شاء الله به همه ملت ايران رفاه و سعادت و خير فراوان ارزاني نمايد و به مسئولين محترم و قاريان خوب شما عزت و افتخار بيشتري نصيب فرمايد . و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته . استاد «سید متولی عبدالعال» در 26 آوریل سال 1947 میلادی در خانوادهای مذهبی و متعهد و پایبند به مسائل عرفانی و دینی و در روستایی که اغلب مردم ساکن آن کشاورز بودند متولد شد. پدرش «متولی» همیشه از خداوند متعال پسری را طلب میکرد که در راه گسترش دین اسلام تربیت شده و از عالمان دینی عصر خود شود. آري ، استاد «سيّد متولي عبدالعال» يكي ديگر از قاريان برجسته كلام مقدس خدايند و چونان بسياري از پيشكسوتان اين راه ، عمري را در اين مسير صرف كرده اند . تولد وي در خانواده اي متعهد و پايبند به مسائل عرفاني و ديني بود . مادرش كه محب عرفا و صوفيه بود از همان آغاز ، نام سيّد را كه به يكي از عرفا و صوفيه بزرگ ، «سيد احمد البدوي» متعلق بود ، بر فرزندش نهاد تا او نيز جز در اين راه گام ننهد. استاد از همان اوان كودكي براي تحصيل به مكتب رفته و در آنجا با وجود سن اندك 3 جزء از قرآن را حفظ نموده و در اين راه پيشرفت شاياني كرد . وي همانند بسياري از مبتديان اين طريقت ، برحسب كوشش و طاقت صوت خويش ، به تقليد از «استاد عبدالباسط» و «استاد مصطفي اسماعيل» مي پردازد . آن زمان كه او بيش از 12 سال سن ندارد به عنوان حافظ كل قرآن مطرح مي شود و در همين ايام نيز شيوه و احكام تجويد قرائت را آموخته و در محافل و مجالس به تلاوت اهتمام مي ورزد . «استاد عبدالعال» در 13 سالگي طريقه و روش خاصي براي خويش اتّخاذ نموده و سبك خويش را برمي گزيند زيرا بر اين عقيده است كه : « خداوند سبحان در صوت هر انسان ، طنين و آواي خاصي نهاده است و بر اين اساس هيچ گاه نمي تواند صوتي را به صوتي تشبيه نمود . آن زمان كه يك قاري پس از ممارست وپشتكار فراوان مي تواند قاري برجسته اي شود ، بهتر آن است كه طريقه اي خاص خويش برگزيده وبه اين ترتيب بر اين سبك كه نمايانگر شخصيت حقيقي اوست استوار بماند ؛ زيرا الگو ساختن تلاوت خاصي در اوان كودكي وآغاز كار وتقليد از آن شيوه نيكويي است كه قاري مي تواند به اين طريق با پيشرفت خويش ، سبك خاص خود را انتخاب كند .تلاوت به سبكي تقليدي از يك استاد ، در واقع سبب معروفيت و شهرت همان استاد مقلّد است نه فرد تقليد كننده و من باز توصيه مي كنم كه هر فردي براي خويش سبكي خاص داشته باشد» . «استاد متولي» در پاسخ به اين سؤال كه فراگيري علم نغمات صوتي و مقامات الحان چگونه مي باشد بدين گونه پاسخ دادند : « طبعاً براي دانستن و آموختن هر علمي بايد آن را يافت و جست و جو كرد . همان طور كه خداوند در قرآن كريم فرموده است : «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» يعني «و از اهل ذكر ( يعني علما و دانشمندان هر امّت ) اگر نمي دانيد سؤال كنيد» و بديهي است كه مقامات الحان خود داراي علمي پيچيده است و علمايي خاص خويش دارد كه براي يادگيري اين علوم و فنون بايد از اهل آن و علماي آن تفحص نمود . تا به اين طريق بتوان از عهده تلاوت و عملي نمودن مقامات برآمده و به اجراي آنها پرداخت . به عنوان مثال : نغمات رست صبا و سه گاه چيست و چگونه بايد آن ها را در تلاوت اجرا نمود ؟ به اين ترتيب مي توان هر دستگاهي را مرتب اجرا كرد . گذشته از اين ها بايد الحان را توام با احساس قلبي و منطبق بر معاني و مفاهيم قرآن كريم پياده كرده تا در جان و قلب مستمع نفوذ كند و در او اثر نمايد و قرآن را بيشتر درك كرده و لذت وافري از اين امر ببرد در غير اين صورت دانستن موسيقي صرفاً به جهت زيبا ساختن صوت هيچ سودي نخواهد داشت» . استاد متولي عبدالعال در سال 1370 به كشور جمهوري اسلامي ايران مسافرت نموده و پس از آن در هشتمين دوره مسابقات بين المللي حفظ و قرائت قرآن كه در دهه فجر همان سال در حسينيه ارشاد جريان داشت عهده دار داوري مسابقات شدند . سپس با مسافرتهاي متعدد خويش به شهرهاي قم ، مشهد ، كرمان و يزد ، شور و شوقي وصف ناپذير در محافل قرآني به پا كرده و توانستند با تلاوت هاي زيباي خويش خيل بيشماري را شيفته اين كلام مقدس سازند . تا بدانجا كه خود ايشان در خاطراتشان همواره به اين نكته اشاره دارند كه اين شور و عشق به قرآن و قاريان قرآن ، در هيچ جا نمي توان بدين گونه شاهد بود . وي به حقيقت اينها را بالاترين اشتياق به كلام مقدس خداوند مي داند كه اين عشق ، پير و جوان ، زن و مرد نمي شناسد ؛ عشقي كه از دلهايي پاك برخواسته و انظار را متعجب مي سازد . ايشان در سال 1370 به دعوت كانون قرآن كريم دانشگاه تهران در تالار فردوسي دانشكده ادبيات و علوم انساني اين دانشگاه به تلاوت قرآن كريم پرداخت كه خاطره آن تلاوت در ميان انبوه عاشقان كلام خداوند هرگز از اذهان فراموش نخواهد شد . طي مصاحبه اي كه راديو قرآن با استاد داشتند ، ايشان ضمن توصيه هايي در باب قرائت قرآن و اهتمام به آن ، علاقه خويش را براي مسافرت مجدد به ايران اعلام كردند . وي خواهان آن بودند تا در فرصتي مناسب سفري ديگر به ايران داشته باشند چرا كه خاطرات مسافرت به ايران را از بهترين خاطرات خود مي دانند . مصاحبه استاد سيد متولي عبدالعال استاد «سيد متولي عبدالعال» از جمله قاريان بنام و مشهور كشور مصر مي باشد كه در دهه اخير به اوج شهرت خويش دست يافت و اين امر بواسطه تلاوتهاي بسيار زيباي اين استاد است كه توام با نغمات حزين و صداي گرم و نواي هيجان برانگيز و ملكوتي وي مي باشد . او در نزد قاريان كشور ايران و علاقمندان و شيفتگان كلام نوراني وحي هم اكنون از محبوبيت و شهرت بسياري برخوردار است و نواي دلنشين و موزون تلاوت اين استاد در كشور اسلاميمان طرفداران بسياري دارد . اين استاد قاري ، در بهمن ماه سال 1370 بنا به دعوت اداره اوقاف و امور خيريه استان تهران سفر پرباري به ميهن جمهوري اسلامي ايران داشتند كه به مدت يك هفته در تهران برنامه تلاوت قرآن به همراه استاد «شحات محمد انور» داشتند . سپس در داوري هشتمين دوره مسابقات بين المللي حفظ و قرائت قرآن كه در دهه فجر همان سال در حسينيه ارشاد تهران جريان داشت شركت نمود و سپس در پي سفرهاي متعددي كه به شهرهاي مختلف ميهن اسلامي ما داشتند از قبيل:قم ، مشهد ، كرمان و يزد با تلاوتهاي زيبا و نغمات محزون خويش ، شور و حرارت خاصي به محافل نوراني قرآن ما بخشيد و عاشقان قرآن كريم ، حظ وافر از تلاوت اين استاد ارجمند كسب نمودند . مصاحبه اي كه در ذيل از نظر شما عزيزان مي گذرد ترجمه فارسي مصاحبه عربي با اين استاد مي باشد كه در شهرستان قم انجام گرفت : س1- استاد اول ضمن معرفي خودتان از شما مي خواهيم كه توضيح دهيد چگونه شروع به قرائت قرآن و حفظ آن نموديد و هنگامي كه شروع به تلاوت نموديد آيا سبك خاصي داشتيد يا از قاري ديگري تقليد مي نموديد؟ ج1: به نام خداوند بخشنده مهربان و با سلام و درود فراوان بر پيامبر گرامي اسلام و آل و اصحاب گراميش ؛ نام من : «سيد متولي عبدالعال» ، هنگامي كه براي اولين بار و تازه شروع به تلاوت قرآن كرده بودم كودكي بودم كه در مكتب تحصيل مي نمودم و وقتي كه 3جزء از قرآن را حفظ نمودم در سن 7 سالگي به سر مي بردم و پيشرفت شاياني در حفظ قرآن نمودم ؛ در آن زمان به قرائت برخي از قاريان قديمي عشق مي ورزيدم و از آنها به ميزان طاقت و كشش صوت خويش تقليد سبك مي نمودم ؛ يعني اگر توانايي تقليد از «شيخ عبدالباسط» داشتم از او تقليد مي كردم و نيز اگر توانايي تقليد از لحن «شيخ مصطفي اسماعيل» كه بسيار مورد علاقه ام بود را داشتم از وي نيز تقليد مي نمودم . البته همانطور كه عرض كردم ، برحسب توانايي صدايم كه خداوند تبارك و تعالي به من موهبت نمود . هنگامي كه حفظ كل قرآن كريم را در مدت پنج سال به اتمام رساندم در آن زمان نوجواني 12 ساله بودم و احكام و قواعد تجويد و قراءات را آموختم ؛ و در آن زمان به صورت جدي شروع به تلاوت قرآن نمودم و در محافل گوناگون از بنده دعوت به عمل مي آمد . من در 13 سالگي بودم كه طريقه و روش خاصي را براي خويش اتخاذ نمودم ، زيرا كه خداوند سبحانه و تعالي براي هر انسان طنين و آواي خاصي را در صوتش قرار داده كه هيچگاه نمي شود گفت كه صوت فلاني شبيه صوت ديگري است . هنگامي كه يك قاري بعد از تمرين و كار زياد بدل به قاري خوبي مي شود و مراحل بلوغ را پشت سر مي گذارد ، بهتر است كه طريقه اي در قرائت را براي خود برگزيند كه نمايانگر حقيقي شخصيت خود باشد ؛ از جهت يك قاري مسلط و ماهر ، و تحت تاثير شخصيت ديگري قرار نگيرد . ليكن در سنين كودكي شخص به صورت تفريحي و يا تمريني و همچنين جهت آمادگي صدايش جذب صداي بخصوصي مي شود و صوت تلاوت يك قاري را ممكن است الگوي كار خويش قرار دهد و از او تقليد كند ؛ كه باكي نيست و اشكالي ندارد ، كما اينكه اكنون شما از صداي «شحات محمد انور» يا خود بنده «سيد متولي عبدالعال» خوشتان آيد و ما را دوست بداريد . همه قراء بزرگ را نظير استاد «عبدالباسط» و «مصطفي اسماعيل» كه در اصل آنها بزرگان علم قراءات و اساتيد اصلي ما به حساب مي آيند ، همچنين استاد «شعيشع» را شما دوست مي داريد و از الحان و نغمات آنها تقليد مي كنيد ، ولي باز اين نكته را متذكر مي شوم و آن را ضروري مي دانم كه عرض كنم : هنگامي كه قاري به سن بلوغ مي رسد و بزرگ مي شود ، لازم است براي خود شيوه و طريقه خاصي را در تلاوت قرآن اتخاذ نمايد تا بواسطه آن شيوه قرائت و صوت خويش ، در نزد ديگران شناخته و معروف شده گردد ؛ بطوريكه هنگامي كه ديگران صدايش را بشنوند ، همان شخص به واسطه صوت و آواي مخصوص خود در نظر مردم جلوه گر گشته و شناخته شود . س2- وجه تسميه شما به «سيد» چيست و آيا نام شما «سيد» است يا «متولي» ؟ لطفاً در اين مورد توضيح بفرماييد : ج2 : اما سبب نامگذاري من به «سيد» اين است كه چونكه اغلب مادران دوست دارند صوفيها را ، مانند استاد و سيد من: «سيد احمد البدوي» كه از رجال صوفيه است ؛ به خاطر اين ، مادر من رحمه الله عليها به خاطر علاقه و ارادتي كه نسبت به رجال صوفيه كه اكثراً عارف به حق خدا هستند داشت ، مرا به اسم سيد و سرور من: «سيد احمد البدوي» به نام «سيد» نام گذاري كرد و اين نام را خود برايم انتخاب نمود . و متولي نام پدرم است ، ما در كشور مصر نام «سيد» زياد داريم و قاريان معروف و اساتيد كه سني از آنها گذشته باشد در صورتي كه افراد صالحي نيز باشند به كلمه «شيخ» مورد خطاب قرار مي گيرند . و جهت تكريم و احترام از آنها مثلاً به عنوان شيخ فلان و شيخ فلان نام مي برند و اين يك چيز رايج و متداولي در كشورمان مصر است . س3- از استاد در مورد نغمات صوتي و مقامات الحان و چگونگي فراگيري اين علم نيز سؤال شد كه ايشان در اين زمينه توضيح بسياري دادند كه ما به مهمترين آنها در ذيل اشاره مي كنيم: ج3 : طبعاً براي دانستن و آموختن هر علمي ، بايد آن را يافت و جستجو كرد . همانطور كه خداوند در قرآن كريم فرموده است : «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» ترجمه : «و از اهل ذكر(يعني علما و دانشمندان هر امت) اگر نمي دانيد سؤال كنيد» . «سوره نحل آيه 43». بديهي است كه مقامات الحان ، خود داراي علمي پيچيده است و علماي مخصوص به خود را دارد كه متخصص اين گونه موارد هستند و شما براي دستيابي به خواسته هاي خويش ، از علماي اهل فن اين كار سؤال و بحث و جستجو كنيد و از آنان درس و تمرين بخواهيد تا هنگامي كه فلان مقام را اگر خواستيد بخوانيد از عهده اجراي آن به خوبي برآييد . و بدانيد اگر دستگاه : «بيات» و «رست» و «سه گاه» و غيره را اجرا مي كنيد ، اينها چه هستند و چگونه بايد آنها را در تلاوت اجرا نمود . و همينطور از اهل معرفت و دانش علم تلقي كنيد ، و هر دستگاهي را مرتب بخوانيد . و اين را بدانيد كه گذشته از اينها بايد الحان را با احساس قلبي و منطبق بر مباني و مفاهيم آيات قرآن كريم پياده كرد تا در جان و قلب مستمع نفوذ كند و در او اثر نمايد و قرآن را بيشتر درك نمايد و لذت وافري از اين امر ببرد و گرنه دانستن موسيقي صرفاً به خاطر زيبا كردن ، هيچ فايده و اجري ندارد . س4ـ ضمن تشكر از بيانات شيواي جنابعالي لطفا بفرماييد وقت مناسب جهت تمرين قرائت و صوت از نظر شما چه موقعي مي باشد ؟ ج4 : همانطور كه سابقاً نيز گفته بودم ؛ و من اين نكته را از علماي مخصوصش دانستم ، وقت مناسب و افضل جهت تمرين ، در صبح زود قبل از صرف صبحانه مي باشد . بنابراين قاري اول بايد عادت كند كه صبح زود از خواب برخيزد و پس از اقامه نماز به وقت ، قبل از طلوع آفتاب حفظ آيات قرآن رامرور نموده وسپس حداقل به مدت 10 دقيقه يا 7 دقيقه جهت تمرين ، قرآن تلاوت نمايد ؛ قبل از صبحانه و با صوت متوسط تلاوت كند نه با صوت بلند و جواب لحن ؛ وبدانيد كه اين تمرين بسيار خوبي براي صوت است . س5ـ در آخر ضمن تشكر از شما كه جوابگوي سوالات ما و برادران قاري ديگر بوديد ، نظر خودتان را در باره سفر اخيرتان و ديدار با ملت جمهوري اسلامي ايران بيان فرماييد ؛ و مشاهدات خودرا در اين زمينه از محافل قرآن بازگو نماييد . ج5 : اينجانب در مصاحبه با مجلات ، روزنامه ها ، صدا و سيما و خدمت رهبر معظم انقلاب عرض كردم در هيچ جاي دنيا مانند ملت ايران نديدم و در حد بسيار بالايي در عشق ورزيدن به قرآن و اهميت دادن به اين كتاب آسماني در سطح عالم ، ملت بي نظير و بي مانندي هستند و من اين را به چشم خويش مشاهده كردم يا حتي حالا مي توانم بگويم كه در حد كشورهايي كه بنده به آنها مسافرت نموده بودم اين را به عنوان واقعيت و بدون غلو عرض مي كنم كه از اين حيث ملت شما بي نظير است . بنده همانند اين مردم با ايمان كه دلهاي پاكي دارند وآحاد مردم شما را در هيچ جا مشاهده ننمودم ، آنها به قرآن عشق مي ورزند چه جوان و پير و زن و مرد و حتي كودكان خردسال ، و اين يك حقيقت است كه من مي گويم و قصد مبالغه ندارم . و بنده حاضرم هر وقتي از بنده دعوت بعمل آيد در سالهاي آينده باز هم به كشور ايران مسافرت نمايم و از خداوند منان خواستارم كه هر سال ما را موفق به ديدار شما عزيزان سازد . و خداوند ان شاء الله به همه ملت ايران رفاه و سعادت و خير فراوان ارزاني نمايد و به مسئولين محترم و قاريان خوب شما عزت و افتخار بيشتري نصيب فرمايد . و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته .